خوب نگاه کن!

ساخت وبلاگ

آفریده‌ی سوم شعبان؛ روز میلاد عشق، نامش غلام ‌حسین بود و ذکر لبش هنگام شهادت: «یا حسین... یا حسین...».

حسن باقری را می‌گویم. آدمی عقل کل، همراه با توسل و توکل. آری؛ عقل کل اما نه تنها یکی عقل محض!

وقتی از نحوه‌ی پیشرفت کاری که گفته بود به نیروهایش ناراحت می‌شد، هیچ دلیل عقلی - از جریان تند آب گرفته تا احتمال گرداب - را نمی‌پذیرفت و با عصبانیت فریاد می‌زد: «همش عقلی بحث می‌کنین!» می‌گفت: «می‌خواین بریم سراغ خدا، بگیم خدایا! آب رو نگه‌دار، ما رد بشیم؟ شاید خدا روز قیامت جلوتونو گرفت و گفت: تو اومدی؟ اگه می‌اومدی ما هم کمک می‌کردیم؛ اون‌وقت چی جواب می‌دی؟» می‌گفت: «بابا! شما نیروهاتونو بفرستین، شاید خدا کمک کرد که حتماً هم کمک می‌کنه.»

عملیات به‌خاطر دود ناشی از آتش نفت که زودتر از موعد مقرر شعله‌ور شده بود، در خطر بود اما حسن با اطمینان و آرامش خاصی عملیات را ادامه می‌داد. در همان‌موقع در حالی‌که دود تا چندمتری سنگر حسن آمده بود، باد شدیدی شروع به وزیدن کرد و تمام دود را به آسمان برد و هوا کاملاً صاف و پاک شد. حسن یکی از برادران را صدا زد و گفت: «بیا بیرون! بیا بیرون و ببین و عبرت بگیر، تا بعداً کسی نگه امدادهای غیبی وهم و خیاله و خدا کمک نکرد. این معجزه است، خوب نگاه کن!» 

و باز هم خوب نگاه کن چه زیبا گفت دوست و استاد عزیزم: «فرشته‌ی وحی فاصله‌ی عرش تا حرا را پیمود و از قول خدا به محمد گفت: بخوان و رسول‌الله هم خواند تا از آدم جاهلی، انسان کاملی چون حسن باقری ساخته شود که سلمان را ندیده مسلمان بود و انگار دیده بود صدر اسلام را که آن‌جور در جنگ - جنگ که البته چه عرض کنم؛ دفاع مقدس - خوش درخشید.»

»»»»»سایه در خورشید...
ما را در سایت »»»»»سایه در خورشید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msayehdarkhorshida بازدید : 191 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1400 ساعت: 12:30