نمیدانم؛
هر چه بوده،
خوب میبوده یا بد،
ادایش را درمیآوردم یا نه،
من داشتم مثلا زندگیام را میکردم...
تو اما خودت وارد زندگیام شدی.
چه میگویم!
وارد زندگیام که نه؛
تو خودت شدی تمام خود زندگیام.
و چه خوب شد آمدی...
اصلا چه خوبتر که از خدا چیز دیگری نخواستهبودم!
.
.
.
دستنوشتهی شهید «حسن باقری» »»»»»سایه در خورشید...
برچسب : نویسنده : msayehdarkhorshida بازدید : 137