چرا من نمیتونم فراموشت کنم پدر؟!
هنوز داری جلوی چشمام راه میری...
هنوز صدای تند و آروم پاهات تو گوشمه....
صدای کوتاه و بلند نالههات...
صدات وقتی که از شدت درد سراغ اون قرص قرمزه، همون مسکن همیشگی رو میگرفتی ازم هر شب ساعت دو نصفه شب و بعدش میپرسیدی چرا بیدارم هنوز و نمیدونستی علتشو...
الان فهمیدی پدر؟
الان فهمیدی چقدر دوستت دارم یا نه هنوز هم؟!
ببین دارم دق میکنم از دوریت...
ببین این اشکامو...
»»»»»سایه در خورشید...برچسب : نویسنده : msayehdarkhorshida بازدید : 75