.
.
.
.
.
.
رفیق روزهای تنهاییم...
هر وقت دلتنگم میآید و سر میزند...
درست از روزی که مادرم پرواز کرد و آسمانی شد...
.
+ عاشقش شدم آنقدر که اگر گناه نداشت حتما یکی میخریدم...
و اگر میدانستم رهایی برایشان هم بهتر و هم امنتر است، حتما یکی یکی میخریدم و آزادشان میکردم از قفس...
افسوس که نمیشود شنید حرف دلشان را...
پرندهی زیبا و خوشصدای من...
مادر من... »»»»»سایه در خورشید...
برچسب : نویسنده : msayehdarkhorshida بازدید : 36